گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ترجمه کتاب نفیس (القطره)
جلد اول
فضائل دوستان و شیعیان آل محمّد علیهم السلام




ص: 852
1 - شیخ مفید رحمه الله و شیخ طوسی رحمه الله هر یک در کتاب امالی خود از عمران بن حصین نقل کرده اند که / 652
گفت:
من و عمر بن خطاب نزد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم حاضر بودیم و حضرت علی علیه السلام در کنار آن حضرت نشسته
بود، ناگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم این آیه شریفه را قرائت کرد:
. (1)« أمَّنْ یُجیبُ المُضطَرَّ إذا دَعاهُ وَیَکْشِفُ السوءَ وَیَجْعَلُکُم خُلَفاءَ الَأرْضِ أءِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلیلًا ما تَذَکَّرونَ »
آیا کسی هست که بیچاره را اجابت کند وقتی او را بخواند و ناراحتی او را برطرف کند و شما را جانشینان خود بر روي زمین »
. « قرار دهد، آیا خداي دیگري جز خداوند هست، افرادي که متوجّهند و این حقیقت را بیاد دارند خیلی کم می باشند
راوي گوید: با شنیدن این آیه امیر مؤمنان علی علیه السلام مانند گنجشکی که می لرزد بخود لرزید و دچار اضطراب و
.( پریشانی شد( 2
. -1 سوره نمل ، آیه 62
-2 چه بسا اضطراب آن حضرت به خاطر شنیدن نام خلافت بود ، زیرا می دانست بر سر خلافت چه غوغایی بپا می کنند و چه
خون هایی بر زمین می ریزند ، و چه تعدّي ها و تجاوزها و ظلم هایی خواهند کرد ، و ترس و بی تابی آن حضرت از این
جهت بود نه اینکه از اجراي عدالت بترسد که او اسطوره عدالت و دادگري است ، لذا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به
از هامش » . او دلداري داد که بی تابی نکن ، چون در این نزاع و درگیري تو بر حق هستی و دشمنان تو همه بر باطل می باشند
.« امالی شیخ مفید رحمه الله
ص: 853
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: علی جان ، چه شده است نا آرامی و بی تابی می کنی؟
امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: چگونه بی تابی نکنم در حالی که فرمایش خداوند تبارك و تعالی این است که ما را
خلافت بر روي زمین می بخشد؟
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
لاتجزع واللَّه لایحبّک إلاّ مؤمن ولایبغضک إلّا منافق.
( ناشکیبایی نکن، بخدا قسم جز مؤمن تو را دوست ندارد و جز منافق دشمن تو نمی باشد.( 1
مؤلّف رحمه الله گوید: در این حدیث نکته ها و اسراري است که بر اهل آن پوشیده نیست.
در ضمن حدیث أربعمائه از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرده « خصال » 2 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 653
است که فرمود:
من أحبّنا بقلبه وأعاننا بلسانه وقاتل معنا أعداءنا بیده فهو معنا فی الجنّه فی درجتنا، ومن أحبّنا بقلبه وأعاننا بلسانه ولم یقاتل معنا
( أعداءنا فهو أسفل من ذلک بدرجه، ومن أحبّنا بقلبه ولم یعنّا بلسانه ولا بیده فهو فی الجنّه.( 2
کسی که ما را با قلبش دوست بدارد و با زبان خود یاري کند ، و همراه ما با دشمنان ما جنگ کند او فرداي قیامت با ما و در
درجه ما در بهشت خواهد بود .
و کسی که ما را با قلب خود دوست بدارد و با زبانش یاري کند ولی همراه ما با دشمنان ما جنگ نکرده باشد او یک درجه
پائین تر از اوّلی قرار دارد .
. 13 ح 2 ، بشاره المصطفی: 10 / -1 امالی مفید : 307 ح 5، امالی طوسی : 77 ح 21 مجلس 3 ، بحار الأنوار : 41
. 107 سطر 11 / 629 ، بحار الأنوار : 10 / -2 الخصال: 2
ص: 854
و کسی که ما را فقط با قلب خود دوست داشته باشد و با زبان و دستش بر ضرر ما کار نکرده باشد جایگاه او در بهشت است
.
و کسی که در دل با ما دشمنی کند و با دست و زبانش به ضرر ما کار کند، او همراه دشمنان دیگر ما در آتش دوزخ قرار می
گیرد .
و کسی که در دل با ما دشمنی کند و با زبانش به ضرر ما کار کند ، او نیز در آتش است .
و کسی که ما را فقط با قلبش دشمن داشته باشد ولی با دست و زبانش کاري به ضرر ما نکرده باشد باز هم جایگاهش آتش
دوزخ خواهد بود.
و در قسمتی از این حدیث فرموده است:
( أنا یعسوب المؤمنین والمال یعسوب الظلمه، واللَّه لایحبّنی إلّا مؤمن ولایبغضنی إلّا منافق.( 1
من امیر و تکیه گاه مؤمنین هستم، و مال و ثروت تکیه گاه ظالمین و ستمگران است، بخدا قسم مرا جز مؤمن دوست ندارد، و
جز منافق با من دشمنی نمی کند.
از حضرت رضا علیه السلام نقل کرده است که فرمود : « محاسن » 3 - برقی رحمه الله در کتاب / 654
من سرّه أن ینظر إلی اللَّه بغیر حجاب وینظر اللَّه إلیه بغیر حجاب فلیتولّ آل محمّد علیهم السلام، ولیتبرّء من عدوّهم، ولیأتمّ بإمام
( المؤمنین منهم، فإنّه إذا کان یوم القیامه نظر اللَّه إلیه بغیر حجاب، ونظر إلی اللَّه بغیر حجاب.( 2
هر کس دوست دارد خدا را بی پرده نگاه کند (نه نگاه کردن با چشم سر که آن محال و غیر ممکن است و هرگز تصور نمی
شود) و خداوند بی پرده به او نگاه کند (نه مثل نگاه کردن بندگان به یکدیگر) باید با آل محمد علیهم السلام دوستی کند و
ولایت آنها را بپذیرد، و با دشمنان ایشان دشمنی کند و از آنها بیزاري بجوید، و به پیشواي مؤمنان از آل محمد علیهم السلام
روي آورد و به او اقتدا کند،
. 88 ح 39 / -1 مصدر پیشین: 633 ، بحار الأنوار : 27
. 90 ح 42 / -2 المحاسن: 46 ح 101 ، بحار الأنوار : 27
ص: 855
پس اگر چنین کرد و اینگونه بود فرداي قیامت خداوند بی پرده به او نظر می کند و بی پرده به خداوند نظر خواهد کرد.
علّامه مجلسی رحمه الله در ذیل این حدیث فرموده است : شاید مقصود از نگاه کردن به خداوند دیدن پیغمبر و ائمه طاهرین
صلوات اللَّه علیهم اجمعین باشد (که آنها وجه اللَّه و آیینه تمام نماي الهی هستند) یا مقصود دیدن رحمت پروردگار و الطاف
و بزرگواري هاي او است، یا کنایه از نهایت معرفت و شناخت خداوند است. و مقصود از نگاه کردن خداوند نشان دادن لطف
و احسانش به بنده می باشد.
4 - علی بن ابراهیم قمی رحمه الله از عمر بن یزید نقل کرده است که امام صادق علیه السلام فرمود: بخدا قسم شما / 655
شیعیان از آل محمّد هستید .
عرض کردم: فداي شما شوم از خود ایشان هستیم؟
فرمود: أنتم واللَّه من آل محمّد، بلی بخدا قسم از خود ایشان هستید .
و این جمله را سه مرتبه تکرار فرمود ، سپس نگاهی به من کرد و من به آن حضرت نگاهی کردم و فرمود:
اي عمر بن یزید، خداوند تبارك و تعالی در کتاب خود فرموده است:
، (1)« إنَّ أوْلَی الناسِ بإبراهیم للَّذینَ اتَّبَعُوه وهذا النَبِیّ والَّذینَ آمَنُوا وَاللَّه وَلِیُّ المُؤْمِنین »
همانا نزدیک ترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروي کنند و این پیامبر است و کسانی که به او ایمان آورده اند، و »
(2). « خداوند سرپرست و پشتیبان مؤمنان است
از موسی بن بکر نقل کرده است که « محاسن » 5 - برقی رحمه الله در کتاب / 656
. -1 سوره آل عمران ، آیه 68
بشاره » 115 ح 25 . در کتاب / 84 ح 1، تأویل الآیات: 1 / 458 ، بحار الأنوار : 68 / 105 ، مجمع البیان: 2 / -2 تفسیر قمی : 1
این گونه نقل شده است : امام صادق علیه السلام فرمود : اي عمر بن یزید ، بخدا قسم تو از ما اهل بیت هستی « المصطفی: 68
، می گوید : عرض کردم : فداي شما شوم از آل محمّد علیهم السلام هستم ؟ فرمود : بلی بخدا قسم از خود ایشان هستی ، آیا
کتاب خدا را نخوانده اي ... ؟
ص: 856
گفت: با جمعی در محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب بودیم، شخصی در میان مجلس از خدا درخواست بهشت نمود، امام
صادق علیه السلام فرمود:
شما اکنون در بهشت هستید، از خدا بخواهید که شما را از آن خارج نکند.
حاضرین عرض کردند: فداي شما شویم، ما که اکنون در دنیا هستیم پس چگونه در بهشتیم؟
فرمود: ألستم تقرّون بإمامتنا؟
آیا شما به امامت ما اقرار ندارید و ما را امام و پیشواي خود نمی دانید؟
عرض کردند: البتّه اقرار داریم .
امام صادق علیه السلام فرمود:
هذا معنی الجنّه الّذي من أقرّ به کان فی الجنّه فاسألوا اللَّه أن لایسلبکم.
این همان معناي بهشت است که هر کس به آن اقرار کند در بهشت است، از خدا درخواست کنید که این نعمت را از شما
(2) . ( سلب نکند( 1
از همام نقل می کند که گفت: « بشاره المصطفی » 6 – طبري رحمه الله در کتاب / 657
به کعب الأحبار گفتم: در مورد این شیعیان یعنی شیعیان علی بن ابی طالب علیهما السلام چه می گویی؟
گفت: اي همام، من اوصاف آنها را در کتابی که از طرف خدا نازل شده چنین یافتم که آنها حزب خدا و یاران دین خدا و
پیروان ولیّ او هستند، و ایشان برگزیدگان حق تعالی از میان بندگان و اشخاص پاك نژاد هستند که خدا آنها را براي دین
خود و براي بهشت جاودان آفریده است.
منزلگاه ایشان در بهشت در فردوس برین در خیمه هایی از دُرّ و غرفه هایی از مروارید است، و ایشان در زمره پاکان و مقرّبان
درگاه الهی
-1 با ائمّه اطهار علیهم السلام بودن، همراه آنها، در خدمت آنها، در جوار آنها، در یاد آنها، و در حوزه فرمانروایی و تحت
سرپرستی آنها قرار داشتن ، بهشت است، و این بهشت ولایت است و شاعر خوب سروده است: بی تو گلزار جنان ، محبس و
زندان من است چون تو باشی در برَم ، زندان گلستان من است
. 102 ح 11 / -2 المحاسن: 122 ح 105 ، بحار الأنوار : 68
ص: 857
هستند و از شربت گوارا و صاف و خالص بهشتی می نوشند
و آن از چشمه اي است بنام تسنیم که غیر ایشان از آن چشمه نمی نوشند، خداوند تبارك و تعالی آن را به حضرت فاطمه
دختر پیامبر و همسر عالیقدر علی بن ابی طالب علیهم السلام بخشیده است، اصل و دهانه آن از زیر مخزن آبی خارج می شود،
در خنکی مانند کافور است ، طعم زنجبیل دارد و مانند مشک خوشبو می باشد ، سپس جاري می شود و شیعیان و دوستان ما
از آن می آشامند، و همانا براي گنبد آن ، چهار پایه و رکن است ، یک پایه آن از مروارید سفیدرنگ است که از زیر آن
چشمه اي بنام سلسبیل براي اهل بهشت جاري است ، پایه دیگر آن از درّ زردرنگ است که از زیر آن چشمه اي به نام طهور
خارج می شود که قرآن در مورد آن فرموده است:
.(1)« وَسَقاهُم رَبّهُم شَراباً طَهُوراً »
.« پروردگارشان به آنها از چشمه طهور می آشاماند »
و پایه دیگري از زمرّد سبزرنگ است که از زیر آن دو چشمه از خمر و عسل فوران می کند و خارج می شود . هر یک از این
چشمه ها بطرف پائین بهشت جریان دارد جز تسنیم که به علّیین و قسمت بالا و برتر بهشت جاري می شود، و خواصّ و
برگزیدگان اهل بهشت از آن می آشامند، و آنها شیعیان و دوستان امیرالمؤمنین علیه السلام می باشند ، و این گفتار پرودگار
یکتا در کتاب او است که می فرماید:
.(2)« عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا المُقَرَّبُون × وَمِزاجُهُ مِنْ تِسْنیم × خِتامُهُ مِسْکٌ وَفی ذلکَ فَلْیَتَنافَسِ المُتَنافِسُون × یُسْقَوْنَ مِنْ رَحیقٍ مَخْتُوم »
از شربت گواراي بهشتی که مُهر شده است به آنها بنوشانند، پایان آن مشک »
. -1 سوره انسان ، آیه 21
.25 - -2 سوره مطفّفین ، آیه 28
ص: 858
است، و در چنین نعمتی باید آنها که اهل رقابتند با یکدیگر رقابت کنند، و آن شربت گوارا آمیخته از تسنیم است که مقرّبان
. « از آن چشمه تسنیم می نوشند
پس گوارا باد بر ایشان چنین شربت گوارایی و چنین نعمت والایی.
بعد از آن کعب گفت: بخدا قسم اهل بیت پیامبر علیهم السلام را جز کسانی که خداوند از آنها عهد و پیمان گرفته دوست
ندارند.
محمّد بن ابی القاسم گوید: سزاوار است که شیعه این حدیث را با آب طلا بنویسد و آن را نگهداري کند و به آنچه که باعث
رسیدن به این درجات عالی و سعادت بزرگ می شود عمل کند، مخصوصاً که این روایت را اهل سنّت نقل کرده اند، و از
که چون مخالف هم به آن گواهی داده است حجّتِ رساتر و دلیل روشن تري است، خداوند « الفضل ما شهد به الأعداء » باب
( علم و عمل به آنچه پیشوایان هدایت فرموده اند به ما روزي فرماید.( 1
از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت به غلام خود « کنز الفوائد » 7 – کراجکی رحمه الله در کتاب / 658
فرمود: « نوف »
اي نوف، آیا نگاه می کنی فقط یا هوشیاري؟
عرض کرد: بیدارم و به شما چشم دوخته ام اي امیر مؤمنان.
فرمود: آیا می دانی شیعیان من چه کسانی هستند و چه صفاتی دارند؟
عرض کردم: نه بخدا قسم.
فرمود: شیعیان من لب هایشان خشکیده، شکم هاي آنها لاغر و تهی است، خداشناسی و ترس از پروردگار در چهره هاي آنها
آشکار است، شب در گوشه اي به عبادت خدا مشغول و ترسان و روز همچون شیر باشند.
وقتی تاریکی شب همه جا را فرا گیرد کمر همّت به عبادت ببندند، گاهی
. 128 ح 59 / -1 بشاره المصطفی: 50 ، بحار الأنوار : 68
ص: 859
بر روي پا ایستاده به قیام بپردازند و گاهی خود را بر خاك افکنده و در برابر عظمت پروردگار سجده کنند .
اشک چشمانشان بر روي گونه هاي آنها جاري ، و با آه و ناله از خدا درخواست کنند که آنها را از عذاب خود رهایی بخشد.
و هنگام روز دانشمند، بردبار، بزرگوار، خوشرفتار، نیکوکار و پرهیزکار باشند.
اي نوف، شیعیان ما کسانی هستند که زمین فرش ایشان ، و آب نوشیدنی لذت بخش آنها ، و همواره ملازم قرآن باشند، اگر
در جمعی حضور داشته باشند ایشان را نمی شناسند ، و اگر غایب باشند به جستجوي آنها نمی پردازند .
شیعتی من لم یهرّ هریر الکلب ولایطمع طمع الغراب، ولم یسأل الناس ولو مات جوعاً.
شیعیان من کسانی هستند که همچون سگان زوزه نمی کشند و فریاد برنمی آورند، و مانند کلاغ طمع نمی ورزند و حریص
( نیستند، و از مردمان چیزي درخواست نمی کنند گرچه از گرسنگی بمیرند.( 1
اگر مؤمنی را ببینند او را احترام کنند، و چون فاسق و معصیت کاري را مشاهده کنند او را ترك کرده و از او فاصله بگیرند.
اي نوف، بخدا قسم شیعیان من چنین اشخاصی هستند، مردم از شرّ آنها در امانند، دل هاي ایشان غمگین، و خواسته هاي
دنیوي آنها سبک و اندك است. عفیف و پاکدامنند، گرچه از نظر اجساد مختلف باشند ولی همه یکدل و متّحدند.
نوف گوید: عرض کردم: اي امیر مؤمنان فداي شما شوم این اشخاص که اوصافشان را بیان فرمودي کجا جستجو کنم؟
و» : -1 شاید مراد دشمنان اهل بیت علیهم السلام باشد ، همان طور که در ضمن حدیثی امام صادق علیه السلام فرموده است
از دشمنان ما چیزي نمی خواهند حتی اگر از گرسنگی بمیرند. « لایسألون لنا مبغضاً ولو ماتوا جوعا
ص: 860
( فرمود: در کنار و گوشه ها باید آنها را پیدا کرد.( 1
اي نوف، فرداي قیامت پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بیاید در حالی که دامن پروردگار بلندمرتبه را که مقصود رشته
محکم دین است گرفته باشد و من دامن او را، و اهل بیتم دامن مرا، و شیعیان ما دامن ما را گرفته باشند ، به کجا خواهیم رفت،
و پیامبر ما را به کجا خواهد برد؟ بخدا قسم همه ما را بسوي بهشت رهنمون می گردد - این جمله را سه بار تکرار فرمود -
(2).
8 - و نیز در همان کتاب از نوف بکالی( 3) نقل می کند که گفت: / 659
حاجت و نیازي مرا به سوي امیرالمؤمنین علیه السلام می کشانید. براي شرفیاب شدن به محضر آن حضرت جندب بن زهیر، و
ربیع بین خیثم و پسر خواهر او همّام بن عباده بن خیثم را که از اصحاب برنس( 4) و از عابدان و زاهدان زمانش بود بهمراه
خود بردم و همگی شوق دیدار امیر مؤمنان علیه السلام در سر داشتیم .
آن حضرت را وقتی ملاقات کردیم که از خانه خارج شده بود و به طرف مسجد می رفت، با آن حضرت به راه افتادیم، در
بین راه به چند نفر آدم هاي تن پرور و خوشگذران برخورد کردیم که به بذله گویی مشغول بودند، همین که دیدند امام علیه
السلام به طرف آنها می آید ، فوراً از جا برخاستند و سلام عرض کردند، امیر مؤمنان علیه السلام به آنها جواب داد و سپس
فرمود:
از چه گروه و طایفه اي هستید؟
عرض کردند: عدّه اي از شیعیان شما هستیم اي امیر مؤمنان.
امام علیه السلام فرمود: خیر است، بعد از آن فرمود:
-1 علّامه مجلسی رحمه الله فرموده است: گویا راوي می گوید : من بین مردم کسی را که آراسته به این صفات باشد نمی یابم
فی أطراف الأرض ، لأنّهم یهربون من المخالفین تقیّه ، أو یستوحشون » : ، آنها را کجا جستجو کنم ؟ امام علیه السلام فرمود
در گوشه ها و اطراف زمین ، زیرا آنها بخاطر تقیّه » . « من الناس لاستیلاء حبّ الدنیا والجهل علیهم حذراً من أن یصیروا مثلهم
از دشمنان می گریزند ، یا از مردم وحشت دارند چون معمولًا آنها دچار دنیاطلبی و جهالتند ، و ایشان می ترسند که همرنگ
. « آنها شوند
. 191 ح 47 / 87 ، بحار الأنوار : 68 / -2 کنز الفوائد: 1
-3 بِکالی - به کسره باء - منسوب به بکاله نام روستایی از یمن است ، و نوف بکالی دربان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
بوده است .
-4 برنس ؛ نوعی کلاه بلند بود که عابدان آن را در صدر اسلام می پوشیدند .
ص: 861
یا هؤلاء؛ ما لی لا أري فیکم سمه شیعتنا، وحلیه أحبّتنا أهل البیت؟
نمی دانم چرا در چهره شما سیماي شیعه و ویژگی هاي دوستان اهل بیت را نمی بینم.
آن گروه از روي حیا و شرمندگی سر خود را پایین انداختند.
نوف گوید: جندب و ربیع رو کردند به امیر مؤمنان علیه السلام و عرض کردند: اي امیر مؤمنان، علامت شیعیان شما و ویژگی
هاي آنها چیست؟
امام علیه السلام از جواب آندو خودداري کرد( 1) و فرمود:
تقوا پیشه کنید و نیکوکار باشید و بدانید که خداوند با تقوا پیشه گان و نیکوکاران است.
همام بن عباده که مردي عابد و مجتهد بود عرض کرد: به حقّ آن خدایی که شما اهل بیت را گرامی داشت و برگزید و مورد
لطف و عنایت خود قرار داد و بر دیگران برتري بخشید صفت شیعیان خود را براي ما بیان کن.
امام علیه السلام فرمود: مرا سوگند مده، بزودي براي همه خواهم گفت .
آنگاه دست همام را گرفت و داخل مسجد شد و بعد از آنکه دو رکعت نماز مختصر ولی با خشوع کامل بجا آورد در جاي
خود نشست و در حالیکه حاضرین اطراف او را گرفته بودند رو به ما کرد و پس از حمد و ثناي الهی و درود فرستادن بر پیامبر
اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
امّا بعد، خداوند تبارك و تعالی که مدح و ثناي او عظیم و نامهایش مقدس است خلق خود را آفرید و آنها را به بندگی
واداشت و اطاعت خویش را بر آنها واجب نمود، و بین آنها روزي ایشان ووسیله زندگی و آسایش را تقسیم نمود، و هر یک
را در جاي خود قرار داد، و از نظر
می نویسد : امام علیه السلام از جواب دادن خودداري فرمود ، چون می «547/ شرح نهج البلاغه: 2 » -1 ابن ابی الحدید در
دانست تأخیر آن مصلحت دارد و گویا در مجلس کسی حضور داشت که با بودن او امام علیه السلام دوست نداشته است
جواب دهد ، و چه بسا به خودداري کردن اشتیاق همام به شنیدن موعظه زیادتر می شد ، و این تأخیر در حقیقت تأخیر در
هنگام حاجت نبوده بلکه تأخیر تا رسیدن وقت حاجت بوده است . و ابن میثم در شرح نهج البلاغه: 364 می نویسد : امام علیه
السلام از جواب دادن خودداري کرد بخاطر ترسی که بر همام داشت همان طور که فرمایش خود آن حضرت در آخر حدیث
بر آن دلالت می کند که فرمود : بخدا قسم من بر حال او ترسان بودم .
ص: 862
دنیوي به هر یک موقعیّت و مرتبه خاصّ ی بخشید، در حالیکه ذات مقدّسش از همه آنها بی نیاز بوده است، نه اطاعت کسانی
که فرمانبرداري از دستوراتش می کنند به او سودي می بخشد و نه معصیت گنه کاران به او زیانی می رساند .
و راوي ، کلام امام علیه السلام را ادامه داد تا به آنجا که گفت: سپس امیرالمؤمنین علیه السلام دست مبارك خود را بر شانه
همام بن عباده نهاد و فرمود:
کسی که از خصوصیات و صفات شیعیان اهل بیت - که خدا در قرآنش آنها و پیامبر را از هر گونه پلیدي و آلودگی پاك
معرفی فرموده - سؤال کرد باید بداند که آنها خداشناس هستند و معرفت به پروردگار دارند و به دستورات او عمل می کنند،
آنها اهل فضیلت و نعمتند.
گفتار آنها راست و درست است، لباس اقتصاد و میانه روي به تن نموده اند، با فروتنی راه می روند و با دیگران برخورد می
کنند، به طاعت پروردگار گردن نهاده، و به بندگی او در برابر عظمتش خضوع می کنند، چشمان خود را از آنچه خداوند
حرام نموده پوشانیده و گوش هایشان را وقف شنیدن علوم دینی و مطالب مفید مذهبی می نمایند.
حال آنها در هنگام بلا و ناراحتی مانند زمانی است که در رفاه و راحتی بسر می برند، زیرا به مقدرات الهی راضی و
خوشنودند، اگر اجلی که خداوند براي ایشان معین کرده نبود، جان در بدن ایشان به اندازه چشم بهم زدنی قرار نمی گرفت و
دوست داشتند که زودتر مرغ جان را از قفس تن رها کنند و به دیار محبوب پرواز کنند و به دیدار او بشتابند، چون مشتاق
دیدار پاداش او می باشند و از کیفر او ترسناکند.
عظم الخالق فی أنفسهم، وصغر ما دونه فی أعینهم، فهم والجنّه کمن رآها فهم علی أرائکها متّکؤن، وهم والنار کمن أدخلها
فهم فیها یعذّبون.
خالق یکتا در نظر ایشان با عظمت و بزرگ است و غیر او به چشم آنها کوچک و ناچیز است ، باور آنها نسبت به بهشت مانند
کسی است که آن را می بیند و بر تخت هاي آن تکیه زده است، و اعتقاد آنها نسبت به دوزخ مانند
ص: 863
کسی است که در آن وارد شده و گرفتار عذاب است (و این بالاترین مرتبه یقین یعنی حقّ الیقین است).
دل هاي آنها اندوهگین و مردم از بدي آنها در امانند ، بدن هاي ایشان لاغر و ضعیف و خواسته هاي دنیوي آنها کم و سبک
می باشد، عفّت نفس دارند (یعنی تن به آلودگی ها و پستی ها و رذایل نمی دهند و اسیر شهوات نیستند و بخاطر آنچه ناچیز
است خود را دچار حقارت نمی کنند) معرفت آنها (یا معونت و یاري آنها) به دین خدا زیاد است .
دنیا را که دوران اندك و محدودي دارد با صبر و شکیبایی به پایان می رسانند، ولی راحتی و آسایش بسیار طولانی به دنبال
خواهند داشت، و این تجارت سودمندي است که خداوند بخشنده براي آنها آسان نموده است.
آنها مردمان باهوش و زیرکی هستند که هرگاه دنیا به آنها روي آورد (و با زرق و برق و زینتهاي خود سر راه آنها دام
بگستراند) ایشان روي خوش نشان ندهند، و چون بدنبال آنها براه افتد، آن را خسته و ناتوان سازند، و هرگز جواب مثبت
ندهند.
هنگامی که شب فرا رسد به عبادت بپاخیزند، آیات قرآن را با تأمّل و تفکّر بخوانند، نفس خود را با مثل هایی که در آن است
موعظه کنند و دردهاي بی درمان خود را با دواهایی که در آن است درمان کنند و شفا بخشند. و گاهی در برابر عظمت الهی
خود را بر خاك اندازند، پیشانی و کف دستها و زانوها و پاها یعنی مواضع هفتگانه را بر زمین گذارند و خدا را سجده کنند،
اشک چشمانشان برگونه ها جاري و خداي جبار را مدح و ستایش کنند و با آه و ناله از از او درخواست کنند تا ایشان را از
عذاب خود رهایی بخشد.
و در هنگام روز آنها بردبار، دانا ، نیکوکار و پرهیزکارند، ترس از پروردگار آنها را لاغر نموده و مانند تیر ناتراشیده ساخته
است، کسی که به آنها نگاه کند می پندارد که بیمارند در حالی که هیچ گونه بیماري ندارد، یا خیال می کند که اینها دیوانه
اند، غافل از آنکه عظمت پرورگار و سلطنت قدرتمند او اینها را واله و حیران نموده، و محبت خداوند دل هاي ایشان
ص: 864
را آشفته و پریشان ساخته، و عقل و هوش را از آنها ربوده است.
هر فرصتی که پیدا کنند در انجام اعمال پاکیزه براي خداوند شتاب می کنند، هرگز به اعمال نیک اندك راضی نمی شوند، و
هیچگاه اعمال زیاد خود را بسیار نمی شمارند، و در هر حال خود را در پیشگاه الهی مق ّ ص ر می دانند. دائماً نفس خود را به
عیب و نقصان متّهم می سازند، و از اعمالی که انجام می دهند ترسناکند.
هرگاه یکی از ایشان مدح و ستایش شود، از آنچه درباره اش می گویند می ترسد و می گوید:
أنا أعلم بنفسی من غیري، وربّی أعلم بی، اللّهمّ لاتؤاخذنی بما یقولون، واجعلنی خیراً ممّا یظنّون، واغفر لی ما لایعلمون فإنّک
علّام الغیوب وساتر العیوب.
من از دیگران به حال خودم آگاهترم، و خداي من به حال من از خودم داناتر است، خداوندا به آنچه اینها درباره ام می گویند
مرا مؤاخذه مکن، و بهتر از آنچه نسبت به من گمان دارند مرا قرار بده، و آن گناهانی را که از من سرزده و اینها نمی دانند
بیامرز، همانا تو داناي نهان، و پوشاننده عیب ها هستی.
دیگر از نشانه هاي هر کدام از آنها این است که می بینی در امور دینی بسیار قوي و توانا می باشد، در عین مدارا کردن و
نرمی با مردم احتیاط کار و دوراندیش است، ایمان او همراه با یقین است .
در تحصیل علم و دانش اندوزي حریص و در آموختن احکام شرعی از فهم والایی برخوردار است، علم خود را با بردباري و
تحمّل سختی ها زینت می دهد، در حالی که با خوشرویی و نرمی رفتار می کند باهوش و زیرك است .
در هنگام ثروتمندي میانه روي را از دست نمی دهد، و در زمان فقر و ناداري خود را آراسته و بی نیاز نشان می دهد، در بلاها
و گرفتاري ها صبور، و در حال عبادت پروردگار خاشع می باشد .
با رنجدیدگان مهربان، و در راه حق از عطا و بخشش خودداري نمی کند، در تحصیل معاش ملایم و معتدل رفتار می کند و
همه همت و توان خود را صرف آن نمی نماید ، در پیدا کردن مال حلال می کوشد، پر طمع
ص: 865
نیست، و به ناپاکی ها و زشتی ها چشم طمع نمی دوزد و رغبتی از خود نشان نمی دهد .
در طریق هدایت پرشور و بانشاط است، و شهوت ها و تمایلات نفسانی خود را کنترل می کند، و در انجام کارهاي نیکو
استقامت می ورزد، آنچه را که نمی داند او را مغرور نمی کند، حساب و بررسی را نسبت به آنچه عمل کرده ترك نمی کند،
خود را در انجام تکلیف مقصر و تنبل می داند و از کارهاي خوبی که انجام می دهد هراس دارد .
روز را با یاد خدا آغاز می کند و با شکر پروردگار به پایان می رساند، شب می کند در حالی که از خواب غفلت ترسناك و
گریزان است، صبح می کند و از فضل و رحمت الهی که شامل حال او شده خوشحال می باشد.
اگر نفسش چموشی کند و بخواهد او را به آنچه نمی پسندد وادار کند، خواسته او را در آنچه مایل است برآورده نمی کند .
رغبته فیما یبقی، وزهادته فیما یفنی، قد قرن العمل بالعلم، والعلم بالحلم ، یظلّ دائماً نشاطه، بعیداً کسله، قریباً أمله، قلیلًا زلله.
میل و رغبت او در چیزي است که باقی می ماند ، بی اعتنایی او نسبت به چیزي است که زودگذر است و از بین می رود ،
عمل خود را بر مبناي علم انجام می دهد و علم خود را با بردباري می آمیزد. همواره بانشاط است و از کسالت و تنبلی دوري
می کند، آرزوهاي دور و دراز ندارد، لغزش هاي او بسیار کم است .
مرگ را از یاد نمی برد ، قلبی خاشع دارد و همواره به یاد پروردگار است ، نفس خود را به قناعت واداشته و از جهل و نادانی
دوري می کند، دین خود را حفظ و شهوات نفسانی را که به دین او ضرر رساند از بین می برد ، خشم خود را فرو می نشاند،
و از نظر اخلاقی باصفا و بی غلّ و غش می باشد ، همسایه از او آزار نمی بیند، در کارها سخت گیر نیست و آن را به آسانی
برگزار می کند، تکبّر در وجود وي نیست ، صبر و خویشتن داري از چهره او نمایان است و ذکر خدا فراوان می گوید.
هیچ کار خیري را از روي ریا و خودنمایی انجام نمی دهد، مردم به خیر او امیدوار و از شرّ و بدي وي در امانند. اگر در میان
مردمان غافل باشد
ص: 866
دچار غفلت نمی شود و در زمره ذاکرین و کسانی که به یاد خدا هستند نوشته شود ، و اگر در میان مردمی باشد که به یاد
خدا هستند غفلت نمی ورزد و او را در زمره غافلان نمی نویسند .
از کسی که به او ستم کند چشم پوشی می کند، وکسی که وي را محروم کند از عطا و بخشش خود بی بهره نمی سازد ، با
کسی که از او بریده پیوند محبت و رابطه دوستی برقرار می کند، خیر و نیکی او نزدیک است و زود انجام می دهد.
راستگو و نیکوکردار است، خیرش به همه روي می آورد و شرّش از همه روگردان است، فریب و نیرنگ در کار او نیست، در
سختی ها و مشکلات باوقار است و آرامش خود را از دست نمی دهد، در مصائب و ناگواریها شکیبا و در هنگام رفاه و
آسایش شکرگزار می باشد.
به دشمن خود ستم نمی کند، و در مورد دوستان بخاطر دوستی با آنها گناهی مرتکب نمی شود (یعنی نسبت به دوست و
دشمن پا فراتر از حق نمی گذارد، و در مورد هر دو حق و انصاف را رعایت می کند) ، آنچه را که در خود نمی بیند هرگز
ادّعا نمی کند ، پیش از آنکه بر علیه او شهادت دهند خودش نسبت به حق اعتراف می کند ، آنچه را که به او واگذار کنند
که حفظ و نگهداري کنند تلف نمی کند و از بین نمی برد.
دیگران را با القاب زشت صدا نمی زند، به کسی ستم نمی کند و به حق او تجاوز نمی نماید، حسادت بر او چیره نمی شود، به
همسایه زیان نمی رساند، مصیبت دیده را سرزنش نمی کند.
مؤدّ للأمانات، عامل بالطاعات، سریع إلی الخیرات، بطی ء عن المنکرات، یأمر بالمعروف ویفعله، وینهی عن المنکر ویجتنبه.
امانتها را به اهل آن ها و صاحبانش رد می کند، در اطاعت و فرمانبرداري از دستورات الهی کوشا می باشد، خوبیها را با شتاب
انجام می دهد و تأخیر نمی اندازد، در کارهاي زشت رغبتی نشان نمی دهد، به خوبیها دستور می دهد و خود عمل می کند،
از بدي ها مردم را باز می دارد و خود اجتناب می ورزد.
با جهالت و نادانی در کارها وارد نمی شود، و به عجز و ناتوانی از مدار حق
ص: 867
خارج نمی گردد، اگر خاموشی اختیار کند سکوتش او را خسته نکند و اگر سخن بگوید کلامش او را درمانده نسازد، در
هنگام خنده صداي خود را بلند نکند بلکه خنده او تبسّم است، به آنچه خداوند برایش مقدّر نموده قانع است و اکتفا می کند،
خشم و غضب او را به تاخت و تاز وادار نکند.
خواهش هاي نفسانی و بخل و آز بر او چیره نگردد، با مردم از روي بصیرت و آگاهی معاشرت کند و با خوشی و سازش جدا
شود، صحبت می کند تا بهره مند شود و سود ببرد، پرسش می کند تا مطلبی را بفهمد، خودش را در زحمت می اندازد، و
مردم از او در رفاه و آسایشند، به مردم راحتی و آسایش بخشیده و جان خود را بخاطر آخرتش در رنج و زحمت انداخته
است، اگر بر او ستم شود صبر می کند تا خداي متعال او را یاري و امداد کند.
او به گذشتگان از اهل خیر اقتدا نموده است و خود الگوي خوبی براي نیکوکاران و خیرخواهان آینده است، آنها کارگزاران
الهی و فرمانبردار دستورات خداوند و چراغ هاي روشن در روي زمین و در میان بندگان او هستند، آنها شیعیان و دوستان ما
هستند، از ما و با ما می باشند، آه چقدر مشتاق دیدار آنها هستم.
در این هنگام همّام بن عباده فریادي از دل کشید و بیهوش روي زمین افتاد، وقتی او را حرکت دادند متوجه شدند که دنیا را
. « رحمت خدا بر او باد » وداع کرده است
ربیع در حالی که اشک می ریخت گریه کنان عرض کرد: چه زود موعظه شما اي امیر مؤمنان بر قلب و روح پسربرادرم اثر
کرد و او را منقلب نمود و مرغ روحش را به پرواز درآورد و دوست داشتم که من جاي او می بودم.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: پندهاي رسا این گونه در اهلش که آماده پذیرش حقّند و زمینه فراهمی دارند اثر می کند،
بخدا قسم من از همین پیشامد بر او می ترسیدم.
یکی از حاضرین عرض کرد: اي امیر مؤمنان ، پس چگونه این گفتار در
ص: 868
شما که گوینده آن هستید و آن را می دانید چنین تأثیري نداشته است؟
حضرت فرمود: واي بر تو ، براي هر کسی اجل و وقت معینی است که از آن تجاوز نمی کند،( 1) و علّت و سببی دارد که از
آن سرپیچی نمی کند، ساکت باش و دوباره چنین سخنی مگو که شیطان آن را بر زبان تو جاري ساخته است.
سپس امیر مؤمنان علی علیه السلام در غروب غمبار همان روز بر جنازه همام نماز خواند و در مراسم تشییع او حضور یافت، و
ما هم در خدمت آن حضرت بودیم.
شخصی که روایت را از نوف نقل کرده است می گوید: نزد ربیع بن خیثم رفتم و آنچه از نوف شنیده بودم برایش گفتم ،
ربیع گریه سختی کرد به طوري که نزدیک بود جانش بیرون آید، و گفت : برادرم راست گفته آنچه نقل کرده است و
همواره این موعظه امیرالمؤمنین علیه السلام و گفتارش نصب العین من است و گویا در گوشم طنین می افکند و هر گاه یاد آن
روز همام بن عباده می کنم حالم را تغییر می دهد ، اگر در راحتی و رفاه باشم آسایشم را تیره و اندوهگین می سازد، و اگر
( در سختی و بلا باشم برایم گشایش حاصل می شود.( 2
9 - شیخ طوسی رحمه الله از سلیمان دیلمی نقل می کند که گفت: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: معنی این / 660
وَما » : آیه شریفه که خداوند می فرماید
-1 بعضی از اهل تحقیق گفته اند : امیرالمؤمنین علیه السلام به او با اشاره به سبب بعید یعنی اجل حتمی پروردگار جواب داده
اند و شنونده را قانع نموده است ، و امّا سبب قریب فرقی است که بین همام و آن حضرت است که نفس قدسی علی علیه
السلام قوي و ظرفیّت و سعه وجودي آن حضرت بسیار والا است و هرگز قابل قیاس با همام و دیگران نیست که آنها ضعیف و
ناتوانند ، دیگر آنکه وجود مبارك امیرالمؤمنین علیه السلام جامع همه این اوصاف و برتر از همه اینها بوده است و فاقد آنها
نبوده تا دچار حسرت آن گردد .
162 ، امالی صدوق : 665 ح 2 مجلس 84 / 192 ح 48 ، تاریخ بغداد: 7 / 89 ، امالی مفید : 78 ، بحار الأنوار : 68 / -2 کنز الفوائد: 1
. ، فضائل الشیعه: 96 ح 35 (با کمی اختلاف)، نهج البلاغه : خطبه 193 ، سلیم بن قیس : 238
ص: 869
1) ، چیست ؟ فرمود : )« کُنْتَ بِجانِبِ الطُور إذْ نادَیْنا
قلم قدرت حق نوشته، و آن را در عرش قرار داده است « آس » نوشته اي است که آن را دو هزار سال پیش از آفرینش در برگ
.
عرض کردم: اي سرور من، چه چیزي در آن نوشته است؟
فرمود: نوشته شده:
یا شیعه آل محمّد ؛ أعطیتکم قبل أن تسألونی، وغفرت لکم قبل أن تعصونی، وعفوت عنکم قبل أن تذنبوا، من جاءنی بالولایه
( أسکنته جنّتی برحمتی.( 2
اي شیعیان آل محمّد پیش از آنکه از من درخواست کنید به شما عطا کردم، و پیش از آنکه مرا معصیت کنید شما را آمرزیدم
و پیش از آنکه مرتکب گناه شوید شما را بخشیدم، هر کس با ولایت نزد من آید او را به رحمت خود در بهشتم ساکن می
گردانم.
( محمّد بن عبّاس رحمه الله نیز این روایت را نقل کرده است .( 3
از جابر بن عبداللَّه انصاري نقل کرده اند که گفت: از رسول خدا شنیدم « کشف الغمّه » و « جامع الأخبار » 10 - در کتاب / 661
که می فرمود:
خداوند تبارك و تعالی من و علی و فاطمه و حسن و حسین و بقیه امامان را از نور آفرید، آن نور را فشرد و شیعیان ما از آن
خارج شدند، ما تسبیح خدا نمودیم، آنها تسبیح گفتند ما خدا را تقدیس کردیم و آنها تقدیس نمودند، ما به تهلیل خدا
پرداختیم، آنها تهلیل گفتند، ما خدا را تمجید و ستایش کردیم، آنها تمجید کردند، ما خدا را به یکتایی خواندیم، آنها نیز
توحید خدا نمودند ، سپس خداوند متعال آسمان و زمین و فرشتگان را
. -1 سوره قصص ، آیه 46
. 296 ح 62 / 417 ح 11 ، بحار الأنوار : 26 / -2 تأویل الآیات: 1
64 ح 116 ، تفسیر برهان : / 80 ح 30 ، و 68 266/ 61 ح 24 362/ 296 ح 13 / 417 ح 10 ، بحار الأنوار : 26 / -3 تأویل الآیات: 1
227/3 ح 1 ، تفسیر فرات: 316 ح 426 (با کمی اختلاف)، الإختصاص: 109 (با کمی اختلاف) .
ص: 870
آفرید، آنها صد سال درنگ نمودند و هیچگونه تسبیح و تقدیس و تمجیدي نمی دانستند، ما که تسبیح خدا کردیم ، شیعیان
ما تسبیح گفتند، آنگاه فرشتگان تسبیح خدا نمودند.
و همین طور نسبت به تقدیس و تمجید و توحید پروردگار ، فرشتگان تسبیحی و تقدیسی را پیش از تسبیح ما و شیعیان ما نمی
دانستند، پس ما توحید گویان خدا و یکتا پرست بودیم آن وقت که توحید گوي دیگري نبود و سزاوار است همانطور که
خداوند ما و شیعیان ما را برگزیده در بالاترین مقامات بهشتی منزل دهد.
إنّ اللَّه سبحانه وتعالی اصطفانا واصطفی شیعتنا من قبل أن نکون أجساماً فدعانا فأجبناه، فغفر لنا ولشیعتنا من قبل أن نستغفر اللَّه.
همانا خداوند پاك و بلندمرتبه ما و شیعیان ما را برگزیده است پیش از آنکه در این بدن هاي مادي قرار گرفته باشیم، او ما را
( خواند و ما اجابت کردیم، پس ما و شیعیان ما را آمرزید پیش از آنکه از او طلب مغفرت کنیم.( 1
روایت اُبیّ بن کعب از رسول « عیون اخبار الرضا علیه السلام » و « کمال الدین » 11 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 662
خدا صلی الله علیه وآله وسلم درباره خلقت ائمّه علیهم السلام را نقل کرده است، در قسمتی از آن پیامبر اکرم صلی الله علیه
وآله وسلم فرموده اند:
خداوندا ، در صلب او (یعنی امام باقر علیه السلام) نطفه بابرکت و پاکیزه اي قرار داده است، و جبرئیل علیه السلام به من خبر
داد که خداوند تبارك و تعالی این نطفه را پاك گردانیده و او را جعفر نامیده است و او را رهبر و راهنماي مردم و خرسند و
خوشنود از مقدرات پروردگار قرار داد، او خدا را می خواند و در دعایش چنین می گوید:
یا دان( 2) غیر متوان، یا أرحم الراحمین، اجعل لشیعتی من النار وقاءً ، ولهم عندك رضیً، واغفر ذنوبهم، ویسِّر اُمورهم،
131 ح 122 به / 80 ح 49 ، و ج : 27 / 458 ، بحار الأنوار : 37 / 343 ح 16 ، کشف الغمّه: 1 / -1 جامع الأخبار: 9، بحار الأنوار : 26
نقل از کتاب منهج التحقیق.
ذکر شده است . « یا دیّان » ، « یا دان » -2 در کتاب کمال الدین به جاي
ص: 871
واقض دیونهم، واستر عوراتهم ، وهب لهم الکبائر الّتی بینک وبینهم، یا من لایخاف الضیم ولاتأخذه سنه ولا نوم، اجعل لی من
کلّ همّ وغمّ فرجاً .
اي خداوندي که مهربان تر از همه هستی ، براي شیعیانم از آتش دوزخ سپري قرار بده و از آنها خوشنود باش و گناهان ایشان
را بیامرز، مشکلاتشان را آسان گردان، بدهی هاي آنها را ادا فرما، زشتی هاي آنها را بپوشان و خطاهاي بزرگی که بین تو و
آنها است بر آنان ببخش، اي کسی که از ستم دیگران نمی هراسد، و خواب و غفلت او را فرا نمی گیرد، براي من در هر غم و
اندوهی گشایشی قرار بده .
و هر کس این دعا را بخواند خداوند تبارك و تعالی او را با روي سفید به همراه امام صادق علیه السلام در بهشت وارد می
( کند.( 1
از عقبه نقل می کند که گفت: به همراه معلّی بن خنیس خدمت امام صادق « محاسن » 12 – برقی رحمه الله در کتاب / 663
علیه السلام رسیدیم آن حضرت فرمود:
اي عقبه؛ خداوند تبارك و تعالی در قیامت جز عقیده و مذهبی را که شما دارید از بندگانش نمی پذیرد و میان یکی از شما و
دیدن آنچه باعث چشم روشنی او شود فاصله اي جز رسیدن جان او به حلقومش نیست.
سپس آن حضرت تکیه کرد و معلّی به من اشاره نمود که سؤال کن.
عرض کردم: اي فرزند رسول خدا، وقتی جان به حلقومش رسید چه چیزي می بیند؟ و این سؤال را چندین بار تکرار کردم.
امام علیه السلام در هر مرتبه می فرمود: می بیند، و جوابی بیشتر نمی فرمود ، در آخرین مرتبه اي که پرسیدم امام علیه السلام
نشست و فرمود:
اي عقبه، اصرار داري که حتماً آن را بدانی؟
عرض کردم: بلی اي فرزند رسول خدا، همانا دین من همچون خون من است که در رگها جریان دارد و باعث حیات من می
باشد و اگر نباشد من
. 59/1 - 185 ح 1 به نقل از عیون الأخبار: 62 / 206 ضمن ح 8 و 94 / -1 کمال الدین: 266 ضمن ح 11 ، بحار الأنوار : 36
ص: 872
مرده اي بیش نیستم، و هر ساعتی هم که به شما دسترسی ندارم تا سؤال کنم، در این هنگام اشک از چشمانم جاري گشته بود
و امام علیه السلام دل مبارکش به حال من سوخت و فرمود:
بخدا قسم آن دو را می بیند.
عرض کردم: پدر و مادرم فداي شما ، آن دو کیستند؟
فرمود: آن دو یکی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و دیگري امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است . اي عقبه،
هرگز مؤمنی از دنیا نمی رود تا آنکه آن دو بزرگوار را ببیند.
عرض کردم: آیا وقتی مؤمن آن دو بزرگوار را دید به دنیا برمی گردد؟
فرمود: نه، بلکه به سوي منازلی که در پیش رو دارد می رود.
عرض کردم: فداي شما شوم ، آیا آندو گفتگویی هم می کنند.
فرمود: بلی، وقتی آندو بر مؤمنی وارد شوند، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بالاي سر او، و امیرالمؤمنین علیه السلام کنار
پاي او می نشینند، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم خود را بر او می افکند و می فرماید:
یا ولیّ اللَّه أبشر، أنا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم إنّی خیر لک ممّا تترك من الدنیا.
اي بنده فرمانبردار خدا ، تو را بشارت باد، من رسول خدا هستم و براي تو بهترم از آنچه بجا گذاشته اي و دنیایی که رها کرده
اي .
سپس رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بر می خیزد و امیرالمؤمنین علیه السلام خود را بر او می افکند و می فرماید:
یا ولیّ اللَّه أبشر، أنا علیّ بن أبی طالب الّذي کنت تحبّنی، أما لأنفعنّک.
اي بنده فرمانبردار خداوند تو را بشارت باد، من علی بن ابی طالب هستم که او را دوست می داشتی، اکنون خواهی دید که به
تو سود می رسانم .
بعد از آن امام صادق علیه السلام فرمود: بدان، این مطلبی است که در کتاب خداوند بلندمرتبه یعنی قرآن ذکر شده است .
عرض کردم: فداي شما شوم این مطلب در کجاي قرآن وارد شده است؟
فرمود: در سوره یونس، آنجا که می فرماید:
ص: 873
. (1)« لَهُمُ البُشْري فِی الحَیوهِ الدنیا وَفِی الآخِرَه لاتَبْدیلَ لِکَلِماتِ اللَّه ذلکَ هُوَ الفَوْزُ العَظیم × الَّذینَ آمَنُوا وَکانُوا یَتَّقُون »
آنها که ایمان آوردند و تقوا پیشه کردند در زندگی دنیا و در آخرت براي آنها بشارت و مژده است، کلمات پروردگار »
(2).« تغییرناپذیر است، و این رستگاري و سعادت بزرگی است
( و عیّاشی رحمه الله نیز در کتاب تفسیرش همین حدیث را از عقبه روایت کرده است.( 3
13 - فرات بن ابراهیم کوفی رحمه الله در کتاب تفسیرش از پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل می کند که به / 664
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
علی جان؛ این جبرئیل است، از طرف خداوند برایم خبر آورده است که وقتی روز قیامت فرا رسد تو و شیعیانت بر ناقه هایی از
نور سوار می شوید، و آن ناقه هاي نورانی شما را در هوا پرواز می دهند، و آنها در فضاي عرصات فریاد برآورند: ما علویّون
هستیم، و آنگاه از طرف پروردگار ندایی رسد:
أنتم المقرّبون الّذین لاخوف علیکم الیوم ولا أنتم تحزنون.
( شما از مقرّبین هستید که ترس و وحشتی امروز بر شما نیست و هیچگونه غم و اندوهی ندارید .( 4
14 - در تفسیر امام عسکري علیه السلام از آن حضرت روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم / 665
فرمود:
مؤمن همواره از بدي سرانجام کار می ترسد و یقین پیدا نمی کند که به رضوان پروردگار و نعمت هاي ابدي او در بهشت
خواهد رسید تا آنکه
. -1 سوره یونس ، آیه 63 و 64
. 185 ح 20 / -2 المحاسن: 133 ح 158 ، بحار الأنوار : 6
189 ح 1 به نقل از کافی : / 237 ح 23 ، تفسیر برهان : 2 / 186 ذیل ح 20 و 39 / 125 ح 33 ، بحار الأنوار : 6 / -3 تفسیر عیّاشی : 2
. 128/3 ح 1
. 237 ضمن ح 8 / -4 تفسیر فرات: 120 ضمن ح 127 ، بحار الأنوار : 7
ص: 874
هنگام جان دادن او فرا رسد و فرشته مرگ را مشاهده کند.
وقتی آن فرشته بر مؤمن وارد می شود او سخت گرفتار درد است، و سینه اش به شدّت تنگی می کند که می خواهد مال و
ثروت خود را رها کند و اهل و عیال و بستگانش پریشان شوند، افسوس و حسرت در خاطرش باقی مانده که بین او و
آرزوهایی که هنوز به آنها نرسیده جدایی می افتد.
فرشته مرگ به او می گوید: چرا این قدر غصّه می خوري و ناراحتی؟
جواب می دهد: حالم پریشان گشته و تو اکنون بین من و ثروت و آرزوهاي من جدایی می اندازي.
فرشته مرگ گوید: آیا عوض کردن درهم پست و بی ارزش با چیزي که هزار برابر دنیا ارزش دارد هیچ عاقلی را غمناك و
اندوهگین می سازد؟
جواب می دهد: نه، به او می گوید: بالاي سرت را نگاه کن، وقتی نگاه می کند مراتب بهشت و قصرهاي باشکوه آن را که
فوق همه آرزوهاي او است می بیند
فرشته مرگ گوید: آنچه را دیدي منزلگاه تو و نعمت ها و اهل و عیال و اموال تو بود، از نزدیکان و بستگان و فرزندانت در
دنیا هر یک صالح و نیکوکار باشد در آنجا با تو خواهد بود، آیا حاضري اینها را با آنچه در دنیا داري عوض کنی؟
جواب می دهد: بلی بخدا قسم.
سپس فرشته مرگ به او می گوید: یک بار دیگر نگاه کن.
فینظر فیري محمّداً وعلیّاً والطیّبین من آلهما فی أعلی علّیّین فیقول له: أو تراهم؟ هؤلاء سادتک وأئمّتک، هم هناك جلّاسک
وأناسک أفما ترضی بهم بدلًا ممّا تفارق هنا؟
وقتی نگاه می کند وجود مقدس پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و اهل بیت طاهرین او را در عالی ترین مراتب و منازل
بهشت مشاهده می کند.
فرشته به او می گوید: آیا آنها را دیدي؟ ایشان سروران و پیشوایان تو هستند، در آنجا با تو همنشین و مأنوسند ، آیا دوست
داري و شادمان
ص: 875
می شوي که به جاي دنیا و آنچه از دست می دهی با این بزرگواران ملاقات کنی؟
جواب می دهد: بلی بخدا قسم ، و این همان است که خداوند تبارك و تعالی فرموده است:
. (1)« إنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّه ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِم المَلائِکَهُ ألّا تَخافُوا وَلاتَحْزَنُوا »
همانا کسانی که گفتند: پروردگار ما خداوند یکتا است و در این عقیده استقامت ورزیدند فرشتگان بر آنها فرود می آیند و »
. « به آنها می گویند که هیچ هراسی نداشته باشید و هرگز غمگین مباشید
آنچه در پیش روي شما از هراس و وحشت می باشد شما از آن درامانید، و بر آنچه از خود بجا می گذارید که فرزندان و
اهل و عیال و اموال باشد اندوهی نداشته باشید، چون آنچه از نعمت هاي بهشتی مشاهده کردید جایگزین آن می گردد ،
. « شما را به آن بهشتی که وعده داده شده اید بشارت باد » (2)« وَأبْشِرُوا بِالْجَنّهِ الَّتی کُنْتُم تُوعَدُون »
آنجا منزلگاه شما، و آن بزرگواران باعث انس و آرامش و همنشینان شما می باشند و ما یاوران شما در دنیا و آخرت هستیم .
. (3)« نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحیم × وَلَکُم فیها ما تَشْتَهی أنْفُسُکم، وَلَکُم فیها ما تَدَّعُون »
( و این عنایت پروردگار آمرزنده و مهربان است.( 4 × و براي شما آنچه بخواهید و مایل باشید در بهشت وجود دارد »
15 - حموینی که از دانشمندان معروف اهل سنت است می نویسد: به خطّ جدّم شیخ الإسلام دیدم که از مقداد و او از / 666
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده است که آن حضرت فرمود:
. -1 سوره فصّلت ، آیه 30
. -2 سوره فصّلت ، آیه 30
. -3 سوره فصّلت ، آیه 31 و 32
، 111 ح 12 / 26 ح 4، تفسیر برهان : 4 / 176 ح 2 و 24 / -4 تفسیر امام عسکري علیه السلام: 239 ح 117 ، بحار الأنوار : 6
. 537 ح 11 / المحتضر: 22 ، تأویل الآیات: 2
ص: 876
معرفه آل محمّد علیهم السلام براءه من النار، وحبّ آل محمّد علیهم السلام جواز علی الصراط، والولاء لآل محمّد علیهم السلام
( أمان من العذاب.( 1
شناخت آل محمّد علیهم السلام باعث رهایی از آتش، و دوستی آل محمّد علیهم السلام گذرنامه عبور از صراط، و پذیرش
ولایت آل محمّد علیهم السلام ایمنی بخش از هر گونه عذاب است .
از سلمان رحمه الله نقل کرده است که گفت: روزي در محضر رسول « مناقب » 16 - موفّق بن احمد خوارزمی در کتاب / 667
خدا صلی الله علیه وآله وسلم شرفیاب بودم که امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شد، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به ایشان
فرمود:
علی جان، آیا تو را بشارت ندهم؟
عرض کرد: بفرمایید اي رسول خدا .
فرمود: این دوست من جبرئیل است به من از طرف پروردگار خبر می دهد که به شیعیان و دوستان تو هفت ویژگی عنایت
نموده است:
الرفق عند الموت، والاُنس عند الوحشه، والنور عند الظلمه، والأمن عند الفزع، والقسط عند المیزان، والجواز علی الصراط،
( ودخول الجنّه قبل سائر الناس (من الاُمم) بثمانین عاماً.( 2
مدارا کردن و آسان گرفتن هنگام مرگ، آرامش هنگام وحشت، روشنایی هنگام تاریکی، ایمنی هنگام هراس، دادگري نزد
سنجش اعمال، عبور از صراط، وارد شدن در بهشت هشتاد سال پیش از آنکه دیگران به آنجا راه پیدا کنند.
. 256 ح 525 ، ینابیع المودّه: 263 / -1 فرائد السمطین: 2
9 ح 4 و آن را در ص 11 ح 9 از جابر بن عبداللَّه به نقل از کتاب / -2 امالی صدوق : 416 ح 15 مجلس 54 ، بحار الأنوار : 68
402 ح 112 (با کمی اختلاف) نقل کرده است و در ذیل آن توضیح و بیانی آورده است ، و برسی رحمه الله آن را / خصال: 2
در کتاب مشارق: 150 روایت نموده است و در آن به جاي 80 سال ، 40 سال ذکر شده است .
ص: 877
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: « امالی » 17 - شیخ طوسی رحمه الله در کتاب / 668
من أحبّنا للَّه وأحبّ محبّنا لا لغرض دنیا یصیبها منه، وعادي عدوّنا لا لإحنه کانت بینه وبینه، ثمّ جاء یوم القیامه وعلیه من
( الذنوب مثل رمل عالج وزبد البحر غفر اللَّه تعالی له.( 1
کسی که ما را به خاطر خدا دوست بدارد، و دوستان ما را به خاطر دوستی ما نه به انگیزه برخوردار شدن از مادیّات و امور
دنیوي دوست داشته باشد، و دشمنان ما را به خاطر دشمنی که با ما دارند نه به خاطر کینه هاي شخصی دشمن داشته باشد،
فرداي قیامت اگر با گناهانی مانند ریگ بیابان و کف دریا وارد شود خداوند تبارك و تعالی او را می آمرزد.
از اصبغ بن نباته روایت کرده است که گفت: خدمت امیرالمؤمنین علیه « اختصاص » 18 - شیخ مفید رحمه الله در کتاب / 669
السلام رسیدم تا عرض ادب کنم، آن حضرت تشریف نداشتند، مدتی به انتظار نشستم تا تشریف فرما شدند، به احترام ایشان
برخاستم و بر آن وجود مقدّس سلام کردم.
امیرالمؤمنین علیه السلام کف دست مبارکش را در دست من و انگشتانش را در میان انگشتان من نهاد ، سپس فرمود: اي اصبغ
بن نباته .
54 ح 7 و ص 106 ح 77 به نقل از بشاره المصطفی: 90 ، إرشاد / -1 امالی طوسی : 156 ح 11 مجلس 6 ، بحار الأنوار : 27
از حضرت علیّ بن « محاسن: 124 ح 120 » 77 ، غایه المرام: 592 ح 35 . مترجم گوید : برقی رحمه الله در کتاب / القلوب: 2
من أحبّنا لا لدنیا یصیبها منّا وعادي عدوّنا لا لشحناء کانت بینه » : الحسین امام سجّاد علیه السلام روایت کرده است که فرمود
کسی که ما را دوست بدارد نه به » . « وبینه أتی اللَّه یوم القیامه مع محمّد صلی الله علیه وآله وسلم وإبراهیم وعلیّ علیهما السلام
خاطر دنیا که از ما برخوردار شود ، و دشمن ما را دشمن بدارد نه به خاطر کینه و کدورتی که بین او و آن است ، فرداي
قیامت به همراه حضرت محمّد صلی الله علیه وآله وسلم ، ابراهیم و امیرالمؤمنین علیهما السلام در پیشگاه پروردگار حاضر
. « شود
ص: 878
عرض کردم : بلی بفرمائید ، گوش به فرمان شما هستم اي امیر مؤمنان . فرمود :
إنّ ولیّنا ولیّ اللَّه، فإذا مات ولیّ اللَّه کان من اللَّه بالرفیق الأعلی، وسقاه من النهر أبرد من الثلج وأحلی من الشهد وألین من الزبد.
بدان که اهل ولایت ما ولایت خدا را دارا است، و هنگامی که از دنیا رود در جوار رحمت حق تعالی جاي خواهد گرفت ، و
خداوند از رودخانه اي که نوشیدنی آن از یخ سردتر و از عسل شرین تر و از کره نرم تر باشد به او بنوشاند.
عرض کردم: پدر و مادرم فداي شما ، اگر گنه کار هم باشد چنین است؟
فرمود: بلی، گر چه گنه کار باشد، آیا قرآن نخوانده اي که می فرماید :
.(1)« فاُولئِکَ یُبَدِّلُ اللَّه سَیِّئاتِهِم حَسَنات وَکانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً »
. « خداوند گناهان آنها را به خوبی ها و ثواب تبدیل می کند و خداوند آمرزنده و مهربان است »
اي اصبغ ؛ کسی که ولایت ما را دارد اگر خدا را ملاقات کند در حالی که گناهان او به اندازه کف دریا و عدد ریگ ها باشد
( خداوند تبارك و تعالی او را می آمرزد.( 2
19 - و نیز در همان کتاب از امام رضا علیه السلام و آن حضرت از پدرانش علیهم السلام، از رسول خدا صلی الله علیه / 670
وآله وسلم نقل کرده است که فرمود:
حبّنا أهل البیت یکفّر الذنوب، ویضاعف الحسنات، وإنّ اللَّه تعالی لیتحمّل عن محبیّنا أهل البیت ما علیهم من مظالم العباد، إلّا ما
( کان منهم فیها علی إضرار وظلم للمؤمنین. فیقول للسیّئات: کونی حسنات.( 3
دوستی ما اهل بیت گناهان را می پوشاند و خوبی ها را چند برابر می کند، و
. -1 سوره فرقان ، آیه 70
. 280 ح 1024 / -2 الإختصاص: 60 ، بحار الأنوار : 34
. 100 ح 5 / -3 امالی طوسی : 164 ح 26 مجلس 6 ، بحار الأنوار : 68
ص: 879
خداوند تبارك و تعالی از دوش دوستان ما آنچه بدهی نسبت به بندگان است برمی دارد مگر آنچه در آن ضرر رساندن یا
ستمی به مؤمنان بوده است پس به اراده و قدرت خود به گناهان او دستور می دهد که تبدیل به خوبی ها و ثواب شوند .
20 - فرات بن ابراهیم رحمه الله در کتاب تفسیر از ابن عباس نقل کرده است که گفت: پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله / 671
وسلم و امیرالمؤمنین علیه السلام ایّام حج در مکّه تشریف داشتند، روزي رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نگاهی به علی
علیه السلام نمود و فرمود:
گواراي تو باد و خوشا بحالت اي علی، همانا خداوند تبارك و تعالی آیه محکمه اي بر من نازل کرد که در آن از من و تو به
طور مساوي یاد شده است، و پس از آن این آیه را تلاوت فرمود:
1) ، و آن روز عرفه و روز جمعه بود . )« الْیَوْم أکْمَلْتُ لَکُم دینَکُم وأتْمَمْت عَلَیْکُم نِعْمَتی وَرضیتُ لَکُم الإسْلامَ دیناً »
این جبرئیل است که از طرف خداوند تبارك و تعالی به من خبر می دهد:
إنّ اللَّه یبعثک وشیعتک یوم القیامه رکباناً غیر رجال علی نجائب رحائلها من النور.
فرداي قیامت خداوند تو و شیعیانت را در عرصه قیامت وارد می کند در حالی که بر شترهایی سوارند که جهاز آن از نور است
و در کنار قبرهاي آنان زانو زده اند .
به ایشان گفته می شود: اي دوستان خدا ؛ سوار شوید، و آنها سوار می شوند و در صف هاي منظم به طرف بهشت به راه می
افتند و تو در پیشاپیش آنها هستی، وقتی به محشر (یا به هر منزلگاهی) می رسند بادي برمی خیزد و به صورت هاي آنها
گفته می شود، و آنگاه عطر خوش بوي مشک در چهره آنان وزیدن می کند، و فریاد برمی « مثیره » اصابت می کند که به آن
آورند که ما علویّون هستیم .
در جواب آنها گفته می شود: اگر شما علویّون هستید ایمن می باشید و
. -1 سوره مائده ، آیه 3
ص: 880
( امروز هیچ گونه هراسی بر شما نیست و اندوهی نخواهید داشت.( 1
21 - پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است : / 672
( من صافح محبّاً لعلیّ علیه السلام غفر اللَّه له الذنوب، وأدخله الجنّه بغیر حساب.( 2
هر کس با یکی از دوستان امیرالمؤمنین علیه السلام مصافحه کند خداوند گناهان او را بیامرزد و او را بدون حساب و بررسی
به بهشت وارد کند.
. 133 ح 86 / -1 تفسیر فرات: 120 ح 126 ، بحار الأنوار : 36
115 ح 90 ، مناقب خوارزمی: 316 ح 317 . مؤلّف رحمه الله در اینجا ذیل روایت / -2 مائه منقبه: 69 منقبه 39 ، بحار الأنوار : 27
را نقل کرده و قسمت اوّل آن را نیاورده است .
ص: 881
خاتم